شباهنگ

این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم

شباهنگ

این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم

چقدر خوبه که دیکه هیچ کی اینجا سر نمیزنه 

از ته دلم

شیشه ها رو من شکوندم ... لیوان هایی که مامانم خیلی دوستشون داشت ...اما ...دیگه واست عادی شده بود من خاک بر سر بشم...

آنقدر که ...

مبدانی چرا همبسه بعد از عصبانی شدن میرفتم تو اتاق ؟ از خجالت بدل شدن به آدم عصیانگری که در من زندگی میکنه و فقط تو  می توانی بیدارش کنی...

نمبدانم تاوان چی را پس دادیم . اما نمی خوام تاوان تو را هم پس بدم .. 

روانیم کردی نشستی و نمایشنامه ی تلخ منو نگاه کردی...بدتر از اون اینکه هر وقت یادم میافته از خودم بدم میاد