شباهنگ

این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم

شباهنگ

این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم

همین است که هست !

صلیبت را ویران میکنم !

وقتی که معکوس همه ی عکسهایت ایستادی آنوقت نیشخندم معنا میگیرد .

از این خاکی که بر سر میکنم بوی خون می اید. بوی خون لخته شده ای که بیش از آنچه که فکر کنی قرمز است .

ولی آیا زبان سرخت اینگونه کرد؟

بعید میدانم به زبان سرخت ربطی  داشته باشد . هر چه که  هست زیر سر آن دل صاحب مرده ات است  که همه  معادله ها را به گند می کشاند .

کفنت سفید ست همچون موهای رو شقیقه هایم !

میدانم استاد این بار هم این جملات پا در گریز پیوند معنایی ندارند  ولی ترتیب گفتنم همین است که هست !

 

نظرات 5 + ارسال نظر
سوسک سیاه دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:12 ب.ظ http://www.shabahang.blogsky.com

تو زدیار من آمدی ... سکوت جانم به هم زدی .... شیشه ی غم به تلنگری ... زدی شکست ... چو نغمه ای بیش و کم زدی ... به دل ریشه ام تو تو چنگ زدی ... روشنی چشمون تو به دل نشست ... هوای من شد هوا تو ... صدای من شد صدای تو ... تپیدن قلب به خاطرت .. کشیدن درد برای تو ... ای گل یاس و سپید من ... ای طلوع خورشید من .. عطر تن تو به جان من چه خوش نشست .... ای تو هم گریه ی دل پذیر.... ای تو صفای دل اسیر ... بی تو حکایت زندگی دلم شکست . ( تقدیم به دوست عزیزم سوسک سفید )

من او هستم چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:10 ب.ظ http://manoohastam.persianblog.com

عاشق می شوم به ترتیب!

مجید عزیزی سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:11 ق.ظ http://raavy.ir

سلام. راستش نفهمیدم دقیقا منظور و مفهمون نوشته ات رو اما ظاهرا فضایی که توصیف کردی فضای خوبی نبوده و اوضاع قمر در عقرب است. همینقدر هم که فهمیدم ایول! مخلصیم. یا علی

سینیور چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:51 ب.ظ

"میدانم استاد..." حالت یه PS رو داره.
و متن تو هنوز تموم نشده.
اما خوب بود.
مثل بعضی از کارای راک دهه 80 شده.
یا شعرای کرت کوبین.

رضا چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 06:30 ب.ظ http://sovarekhial.persianblog.com

نزدیک بود پس بیفتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد