یا هو
انکار زیستن
گریزی به خاموشی
دیداری با سفسطه
و نظاو وحشی این زندگی
خسته ام ..!
دلم پر از تشویش و دلهره
سرم گوی بر بدنم سنگینی میکند
و تو ...
و تو دست در جیب بی هوش راه میروی
بی تفاوت با دود سیگارت بازی میکنی
. رخوت را
بر بودن با من تر جیح میده
من خسته از عادت
از این که بر تمام خوا هش ها
خاک ریختم
و تمام نگاه ها را
پاک کردم
و نیازم را
به دار آویختم
و تو خیره به پاکت سیگارت مینگری
و تو به زیبایی دختر همسایه می اندیشی
آری سهم من این است
سهم من از تو
جاسیگاری پر از خاکستر سیگارت !
۳/۲/۸۲ـ زنگ هندسه
تقدیم به بابا ی عزیزم
روز پدر را تبریک میگم .
باشد که همگان رستگار شویم!:)