من میخوابم با رویای دیدن تو ى من تو را میبینم که از کنارم همچون باد میگذری. صدایت میکنم ولی همچنان به پیش میروی
با تمام وجود می خوانمت دریغ که سالها از تو دورم . من در پشت تاریخ خاک میخورم و تو در ارزوی فردا حرکت میکنی
من خوابم و تو بیدار
رویای من تویی و رویای تو اینده !
در صفحات کتابم به دنبال نامی برای اینده ام ولی نامی از اینده نیست اینده برای من زندگی کردن با معنای دیروز ست
به دنبال ریسمانی هستم که مرا به تو متصل کند اتصال به تو یعنی اتصال به اینده
آینده معنای تو را میدهد و تو معنای اینده
من در گذشته با تو زندگی میکنم . در گذشته معنایت میکنم و در گذشته اینده ام می خوانمت !
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ببین دوست جونم از زور دلتنگی دارم یاوه سرایی میکنم . خوب بیا دیگه ! ببین من امدم ولی تو ... ولی تو نیستی و این اصلا خوب نیست