شباهنگ

این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم

شباهنگ

این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم

 

 

من کی ام ؟ این تفاله ی مست وملول بی خانه و یا آن خورده روحی رنجور که هر روز کسی شرافت له شده اش را کتک میزند ؟

از تو ای کودک کودن کاهگلی خسته ام .. در گیرو دار هستی ام که به یکباره ریش هایت را رها میکنم

با سقوطم همسیرمو در این راه روحم در تلاطم برای رهایی از کالبدم است .

روح من باید برو و در یک شتر حلول کند و جسم هم به درد سلاخ خانه ی آدم های بی پدر میخورد. ترا و من را چه سود از این همه اندیشیدن ؟ ترجیح میدهم بی وقفه راه بروم و تنها باشم وتو حق نداری که به من حق ندهی  زیرا که حقم را میستانم آوارگی حق من است سنت من است

جدا میشوم از تفاله ام زیرا که جسم ام این سگ ولگرد گازم میگیرد و پاچههای روخم را تکه تکه میکند و وادارش کرده چون خودش پارس کند

نظرات 1 + ارسال نظر
ما دگراندیشان شنبه 30 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:44 ق.ظ http://www.ma-degar-andishan.blogsky.com

دوست عزیز
نوشته ات خوب است موفق باشی
در مورد واکنش به نابودی آثارباستانی ایران همراهی نمائید
متشکرم.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد