موش کوچولو
یکشنبه 2 مهرماه سال 1385 ساعت 12:14 ق.ظ
من تحمل میکنم. اگر واقعا این مشتها لبخندو شادی و دوباره رو لبات می آره و غم و غصه رو ازت دور میکنه ٬ مشت تو سهل ٬ تمام موجودات عالم هم بزنن تحمل میکنم. ولی باز دوباره همان شو که بودی و به تمام عالم هم نشان بده که چه بودی ٬هستی٬ وخواهی بود. خوشحال ٬شاد و سرزنده.
دیوار های کوفتی... دیگه طاقت ندارم... قبول... شما بردین!
من تحمل میکنم.
اگر واقعا این مشتها لبخندو شادی و دوباره رو لبات می آره و غم و غصه رو ازت دور میکنه ٬
مشت تو سهل ٬ تمام موجودات عالم هم بزنن تحمل میکنم.
ولی باز دوباره همان شو که بودی و به تمام عالم هم نشان بده که چه بودی ٬هستی٬ وخواهی بود.
خوشحال ٬شاد و سرزنده.
دیوارهای پر طاقت سیمانی به درک.
آخ... دستت شکست ... آی...