پیشنهاد میکنم قالب وبلاگتون رو عوض کنید کافیه بعد از ورود به کنترل پنل یکی ار قالب های جدید بلاگ اسکای رو انتخاب کنید، قالب یادداشت به درد وبلاگ شما میخوره و قالب فعلی جدا قدیمیه!
خستم از این مردم ! ...دلیل قانع کننده ای هس به نظرت؟؟؟؟؟ . . دارم از تعفن نفساشون بالا میارم ... توی دنیایی که واقعا هیچه هیشکی بهتر از خودت برات پیدا نمیشه.... میخوام خلوت کنم با خودم ... به قول تو میخوام دیگه خوب نباشم.... میخوام تا خرخره برم تو لجن ...به قول خودت قمار کنم روزمرگی رو که بهش می گن زنده + گی برا اینم باید جواب پس بدم رفیق؟؟؟؟؟؟؟؟ ;)
این همه جا چش نداری ببینی مااین جا خلوت داریم ؟ خلوت من ماله خودمه ..... بیا سر بزن ولی داخل قاب شیشه ایم نشو ! یا علی
قرار م نبود که کسی با خلوت شما کاری داشته باشه! من و چه به خلوت شما؟؟ عجبا... چه آدمی هستین شما! اصلا نخواستمش... نخواستم... علاقه ای به درون آدما دیگه ندارم... نه تنها دنیای واقعی حتی این دنیای مجازی ام با همه تعلقاتش مال شما آدما....
-چه همه عصبانی خواستی بیای بنویسی گفتم نه ! تو هم تحمل نه شنیدن نداری مثله همه ی همون آدم هایی که تو حوصلشونو نداری و البته اونها هم حوصله ی تو را ندارند ... نمی دانی چقدر تبحر دارم که آدما رو از کوره به در برم... شرمنده ام قصد دیگر آزاری ندارم ولی حداقل اینجا می خوام دل و فراموش کنم چون اگه به دلم بود به تو هم جا میدادم .... اینجا دیگه نه ّ! یاد بگیر نه بگی و نه بشنوی من دارم یاد میگیرم .
دوسســـــــــی دوســـــــــــــی دوســــــــــــیم مــــیــــــایـــــم مــی نـو یـسـم قـول مـی دهـم تا چند روز آینـده تو نمی نویسی چــــــــــــــــرا؟ بنو یــــــــــــس
قاب شیشه ای
پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ب.ظ
داخل قاب شیشه ایم نشو ! چقدر قشنگه که هر کس یه قاب شیشه ای واسه خودش داشته باشه مگه نه؟
میدانی چی از اون بهتره این که جای انگشت آدم ها رو روی شیشه هر روز مجبور نباشی پاک کنی
من از نه شنیدنت ناراحت نشدم ! شکایتم از زود قضاوت کردنت راجع به من بود و غلط بودنش.... همیشه اینقد عجولی؟ همیشه اینقد زود تصمیم میگیری؟ من هم مثه خودت همون مهارت از کوره به در کردن آدما رو خوب خوب بلدم...اما به جاش! اگه دلت بات نبود هیچوقت این شکلی نمی نوشتی...بیخودی لاف نزن پس از این به بعد اینم عوضش کن(( این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم))) چون انگاری دیگه تو paget جواب نمی ده رفیق!
مشکل این جاست که باید راست و حسینی بیای جلو نه با نقاب و رد گم کنی.... من عجول نیستم حس شیشمم خوب کار میکنه .... راستی ما کی با هم رفیق شدیم ...؟ آهان گرفتمت .... از آدم هایی که نقاب دارن بیزار م.
salam bayad farsi ra pas bedarim ama nemizaran ajnabiha. hamishe dost dashtam ke donya mariz beshe va man darosh ro behesh nadam omidvARAM KE ROHET MARIZ NASHE
سلام
قرض؟ (این دیگه چه کوفتیه؟؟؟)
----------------------------------------------------------------------
ما هنوز منتظریم که با شما بحرفیم!
پیشنهاد میکنم قالب وبلاگتون رو عوض کنید
کافیه بعد از ورود به کنترل پنل یکی ار قالب های جدید بلاگ اسکای رو انتخاب کنید، قالب یادداشت به درد وبلاگ شما میخوره و قالب فعلی جدا قدیمیه!
تا حالا تو این چند سالی تو که دنیای وب میگردم آدمی رو مثل شما چند وجهی ندیدم.
نمیشه عکس العمل یه دقیقه بعد شمارو حدس زد.
خوب می شی!
نگرانش نباش!
قرض می خوری؟من با قرض زندگی می کنم فرزندم.
WWWWOOOOWWWW
چی شده؟
مطمئنی یو آر یاسمن؟؟؟
چرا ویلاگت اینجوری شده؟
بلاگمو بستم....داشم گشت میزدم لای وبلاگا....همین الان یه جای دنج پیدا کردم ...
اجازه است یه چند سالی اینجا پلاس باشم؟؟؟؟؟؟
یه جای دنج به چه دردت میخوره ؟
بگو مرا ؟
هاااا؟؟؟
منو از لولو می ترسونی؟
themeتو درست کن!
خستم از این مردم ! ...دلیل قانع کننده ای هس به نظرت؟؟؟؟؟
.
.
دارم از تعفن نفساشون بالا میارم ... توی دنیایی که واقعا هیچه هیشکی بهتر از خودت برات پیدا نمیشه....
میخوام خلوت کنم با خودم ... به قول تو میخوام دیگه خوب نباشم.... میخوام تا خرخره برم تو لجن ...به قول خودت قمار کنم روزمرگی رو که بهش می گن زنده + گی
برا اینم باید جواب پس بدم رفیق؟؟؟؟؟؟؟؟ ;)
این همه جا چش نداری ببینی مااین جا خلوت داریم ؟
خلوت من ماله خودمه .....
بیا سر بزن ولی داخل قاب شیشه ایم نشو !
یا علی
قرار م نبود که کسی با خلوت شما کاری داشته باشه!
من و چه به خلوت شما؟؟
عجبا...
چه آدمی هستین شما!
اصلا نخواستمش...
نخواستم...
علاقه ای به درون آدما دیگه ندارم...
نه تنها دنیای واقعی حتی این دنیای مجازی ام با همه تعلقاتش مال شما آدما....
-چه همه عصبانی خواستی بیای بنویسی گفتم نه ! تو هم تحمل نه شنیدن نداری مثله همه ی همون آدم هایی که تو حوصلشونو نداری و البته اونها هم حوصله ی تو را ندارند ...
نمی دانی چقدر تبحر دارم که آدما رو از کوره به در برم... شرمنده ام قصد دیگر آزاری ندارم ولی حداقل اینجا می خوام دل و فراموش کنم چون اگه به دلم بود به تو هم جا میدادم ....
اینجا دیگه نه ّ! یاد بگیر نه بگی و نه بشنوی من دارم یاد میگیرم .
دوسســـــــــی
دوســـــــــــــی
دوســــــــــــیم
مــــیــــــایـــــم
مــی نـو یـسـم
قـول مـی دهـم
تا چند روز آینـده
تو نمی نویسی
چــــــــــــــــرا؟
بنو یــــــــــــس
داخل قاب شیشه ایم نشو !
چقدر قشنگه که هر کس یه قاب شیشه ای واسه خودش داشته باشه مگه نه؟
میدانی چی از اون بهتره این که جای انگشت آدم ها رو روی شیشه هر روز مجبور نباشی پاک کنی
من از نه شنیدنت ناراحت نشدم !
شکایتم از زود قضاوت کردنت راجع به من بود و غلط بودنش....
همیشه اینقد عجولی؟
همیشه اینقد زود تصمیم میگیری؟
من هم مثه خودت همون مهارت از کوره به در کردن آدما رو خوب خوب بلدم...اما به جاش!
اگه دلت بات نبود هیچوقت این شکلی نمی نوشتی...بیخودی لاف نزن
پس از این به بعد اینم عوضش کن(( این جا که منم نیش مار نوشابه ی گل ارمغان می آورد ....فسانه نمی گویم)))
چون انگاری دیگه تو paget جواب نمی ده رفیق!
مشکل این جاست که باید راست و حسینی بیای جلو نه با نقاب و رد گم کنی....
من عجول نیستم حس شیشمم خوب کار میکنه ....
راستی ما کی با هم رفیق شدیم ...؟ آهان گرفتمت ....
از آدم هایی که نقاب دارن بیزار م.
salam bayad farsi ra pas bedarim ama nemizaran ajnabiha.
hamishe dost dashtam ke donya mariz beshe va man darosh ro behesh nadam omidvARAM KE ROHET MARIZ NASHE
امشب آپم... :ی
من به روزم... چرا نمیآی؟
سلام/
دلم برات تنگ شده دوست من (:
خیلی درگیرم. می دونم تو هم خیلی سرت شلوغه!!!!
یکمی هم این کاراتو پاس بده اینوری خانم مهندسسسسس!
دلم برات تنگ شده دوست من!
پست آخرتو که خوندم نگرانت شدم.
بیشتر با ما باش. البته اگه این حالتو بدتر نمی کنه!
پست قبلیتو که خوندم عصبانی شدم.
الفییییییییییییییییییییییییییییییییییییی! خوشحالم که دیگه نمی بینمش (:
تم وبلاگت خیلی خوشگله!
از سپیدی به سیاهی رسیدی؟ یا نقابتو برداشتی؟
بیا پیش ما!
راستی کامنتی که برام گذاشتی خیلی خوب بود. مرسی . . .
موفق باشی . . .