عادت ندارم مو هامو سشوار بکشم. حتی شونه هم نمیکنم ... خودشون فرم قشنگی دارند ....
شونه خرابشون میکنه
بد جور هوای سارا رو کردم ... در حد اروپا ....
یه شام عجیب قریب پختیدم .... پیاز چقرتمه با گوشت ...
محششششششششششششششششششششششششر بود آقا محشر
الان دارم حاج بادوم می خورم آقایی از یزد اورده خانومی بخوره تپل شه !
اولین روز این هفته بود که آرام بودم و حملات افسردگی زود خنثی می شد.... آقایی نقش بزرگی در جلوگیری از تهاجم داشت ... همین بس که بسیار برایمان اغذیه سوغات اوردند تا تناول کنیم و نوش جان فرماییم و به جای غصه حاج بادوم و قتاب و باقلوا بخوریم ....
کلی با برار جان حرف زدم حالش را هم بردم ....
یه یشنهاد خوب از رضوانکم دریافت کردم که واقعا دمش جیز با این پیشنهاد انقلابی اش... نتایج این انقلاب را خواهید دید نیاز به بروز قبلی نیست ....
بابا منقلب :-)
با خوشحالیتان خوشحال میشویم...