دلم گرفته ...کمی !
تمام شکلاتای داغ دنیارم بزاری جلوم تلخی زهرماری نبودنت جبران نمیکنه !
برو.... دارن در دهکده رو میبندن ! آخه تنها مشتریاش ما بودیم !
خواب دیدم
.....از آسمون کوفته میاد جن پدر سوخته میاد .....
امروز هر کی در زد درو باز نکردم.... از اجنه می ترسم....
نه به خاطر سم پاشون ..برای زبون درازشون !!!!!!!!!!
گول ظاهر ارامم را می خوری !
درونم پر از صداست وآشوب ....
صدای مگس هایی که نمی دانم چرا گرد مغزم می گردند بلبشویی راه انداخته !
بیراه نمی گویند این جماعت که عقلم شیرین میزنه....
این مگسان خرپیکر گواهی میدهند...